جدول جو
جدول جو

معنی زبل الحمار - جستجوی لغت در جدول جو

زبل الحمار
(زِ لُلْ حِ)
روث الحمار. سرگین خر. بیرونی آرد: سرگین خر خون بینی را منع کند و طریق او آن است که چون تازه باشد او را بسرشند و آب از او بیرون کنند و فتیله را درو تر کنند و در بینی نهند تا رعاف را منع کند. (ترجمه صیدنه: خرو). در اختیارات بدیعی آمده: سرگین خر، روث الحمار، همان عمل کند که سرگین اسب. (اختیارات بدیعی، زبل الفرس). و در ذیل روث الحمار الاهلی آرد: سرگین خر خواه سوخته و خواه ناسوخته قطع سیلان خون کند خاصه با سرکه بیامیزند و اگر سرگین تازه بیفشارند و آب آن بیرون کنند و در بینی چکانند رعاف رازایل کند و همچنین اگر سرکه بر وی افشانند و ببویند، همین عمل کند. و چون تر بود بیفشارند و آب آن بگیرند و بیاشامند، سنگ گرده بریزاند و سرگین اسب هم همین عمل کند. و سرگین خر که در علف چریده باشد، چون خشک کنند و با شراب بیاشامند، جهت گزیدگی عقرب عظیم نافع بود و مؤلف گوید: اگر خشک کردۀ وی بکوبند و بیزند، با گوگرد سحق کنند و در روغن کنجد جوشانند جهت جرب بر پشت بمالند و بامداد، دو بامداد متصل و عدس کوفته بحمام برند و پیش از آب ریختن بمالند و بعد از آن بریزند نافع بود. و رجوع به قانون ابن سینا شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زِ لُلْ حَ)
پیخال کبوتر. فضلۀ کبوتر. سرگین کبوتر. بیرونی آرد: سرگین کبوتر چون باسپندان آمیخته شود و بر سر طلا کنند درد شقیقه که کهنه شده باشد بنشاند و نقرس دور کرده را سود دارد. (ترجمه صیدنه). مؤلف اختیارات بدیعی آرد: سرگین کبوتر گرمتر از همه سرگینها بود، نافع بود هر مرض سرد را که باشد و با آرد جو چون بیامیزند محلل بود و چون با سرکه بیامیزند خنازیر را نافع بود خاصه چون بزر کتان کوفته اضافت کنند و چون با عسل و بزر کتان خلط کنند ورمهای صلب منفجر گرداند و هرچه که حادث شوداز آتش پارسی چون با زیت بیامیزند سوختگی آتش را سود دهد اما سرگین کبوتر که در خانها و برجها دارند بغایت گرم بود و سرگین کبوتر صحرایی و کوهی حده وی سخت تر بود سرگین کبوتر در بسیار مرضها مستعمل کنند خاصه چون تخم حرف با خردل بیامیزند در مرضهای سرد که احتیاج بسخونت دارد و قوبا و درد مفاصل و سعفه و درد شکم و درد گرده را نافع بود. چون با آرد جو بیامیزند و در آب بزنند و با سرکه و عسل بیامیزند و ضماد کنندبر دنبل و خنازیر و ورمهای صلب بگذارند بصلاح آورد. و چون با آرد جو بیامیزند و با آب پزانند و اندکی قطران اضافت کنند و با هم سحق کنند تا مانند مرهم گرددو بر موضع نهند بکتان پاره و سه روز رها کنند و بعداز آن بردارند و دیگر باره تازه بنهند سودمند بود وچندان استعمال کنند که زایل گردد و اگر با آب بیزندو کسی را که عسرالبول دارد در آن نشیند بغایت نافع بود. جهه درد شقیقه طلا کردن نافع بود. و چون با سرکه بر مستسقی طلا کند سودمند بود. همچنین اگر با سکنجبین بیاشامند. سرگین کبوتر سرخ چون دو درم روزی با سه درم دارچینی بیاشامند سنگ گرده بریزاند چون بسوزند در خرقۀ کتان تا مانند خاکستر شود و با زیت بیامیزندو بر سوختگی آتش طلا کنند نافع بود. گویند سرگین کبوتر سرخ که بزر کتان خورده باشد سنگ گرده بریزاند و این مجرب است. و سرگین کبوتر در حقنۀ قولنج نافع بود. در بحر الجواهر آمده: زبل الحمام از داروهای مجرب است برای نیکو ساختن رنگها. و گرم ترین زبل ها است. ریه را تا حد قتل زیان میرساند و تحریک سرفۀ بسیار شدید کند، زبل الحمام را اگر در معجونی بکار برند هر حیوانی از آن بخورد خواهد مرد. (از بحر الجواهر). در دائره المعارف فلاحتی ذیل کوت آمده: کود کبوتر از کودهای گرانبها است لیکن عموماً چون کم است با خاک مخلوط کرده در باغ مصرف میکنند. این کود دارای 17 درصد ازت و 16 درصد جوهر فسفر و 9 درصد پطاس میباشد، در صورتی که مقدار این مواد در سایر کودها بهیچوجه با این کود قابل مقایسه نیست، زیرا مثلاً کود گوسفند که بیش از همه کودها ازت دارد فقط 8 درصد ازت میباشد. (ازدائره المعارف فلاحتی). رجوع به مفردات قانون شود
لغت نامه دهخدا
(قُبْ بَ تُلْ حِ)
در بغداد واقع است و برای آن قبهالحمارش گویندکه با الاغ بر بالای آن توان شدن. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(رِ لُلْ حِ)
از تیره کمپوزه وقسمت قابل مصرف گل آن است و مادۀ مؤثر آن موسیلاژ، مواد پکتیک میباشد. موارد استعمال: اسپس پکتورال، اسپس وولنه رر. (از کارآموزی داروسازی جنیدی ص 198). حشیشهالسعال. فنجیون. فنجریون. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(زِ لُلْ حُ را)
فضلۀ حباری. فضلۀ کبوتر و زر زور، قوبا را سودمند است. (از قانون چ 1593 ج 1 ص 170)
لغت نامه دهخدا
(زِ لُلْ)
خرء الفاء. سرگین موش. بیرونی آرد: سرگین موش داءالثعلب را سود دارد و اگر او را بسوزانند و در علت داء الثعلب بکار برند منفعت کند و اگر از فرو سو حقنه کنند طبع را نرم کند. (ترجمه صیدنه). مؤلف اختیارات بدیعی آرد: سرگین موش گرم بود و بر داءالثعلب طلا کردن سود دهد خاصه چون با سرکه بود و اگر با کندر و شراب بیاشامند سنگ گرده بریزاند و اگر از وی شیاف سازند و کودکان بخود برگیرند شکم براند و چون بیزند و در آب آن نشینند، عسرالبول را نافع بود و اگر در چشم کنند سفیدی ببرد و مژه برویاند و رطوبت قرنیه پاک کند. رجوع به مفردات قانون ابن سینا ج 1: زبل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از عزل الحمار
تصویر عزل الحمار
پس خر
فرهنگ لغت هوشیار